در بخش روابط خوشبختانه اراده ی کافی برای توسعه و همکاری همه جانبه
میان رهبران ایران و چین وجود دارد.اما بخش های دیگر هم پای با بخش های سیاسی رشد لازم را نداشتند.یعنی، امروز یک رابطه- ی متوازنی در بعد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، هنری، اقتصادی، گردشگری با همدیگر نداریم. اگر فرض کنیم بخش اقتصادی را درنظر بگیریم؛ بخش های خصوصی و پارلمان بخش های خصوصی در کشور نقش بسیار محدودی در مناسبات بین دو کشور دارند. ما باید این را تقویت کنیم و ازکمیسیون مشترک و مناسبات دولتی اقتصادی بین دو کشور عبور کنیم. چون اساساً دولت های بازرگانی خوبی نیستند. اساساً دولت ها از بین برنده ی منابع و ظرفیت ها هستند و اساساً تصمیمات اقتصادیشان خیلی سیاسی است. بنابراین بخش خصوصی باید تقویت شود.
در بعد روابط وقتی صحبت از توسعه ی روابط می کنیم، و متمرکز می شویم در توسعه، منظور رشد و پیشرفت نرم افزاری و سخت افزاری است. روابط ایران و چین در واقع توسعه پیدا نکرده است، رشد کرده است. در بعد سخت افزاری این پیشرفت را شاهد هستیم، یعنی از عدد و رقم یک روزی مثلاً رابطه ی ما ۵ میلیارد دلار بوده، امروز رسیده به ۴۰ میلیارد دلار. اما از نظر کیفی و نرم افزاری و تکنولوژی و سرمایه گزاری مشترک و درهم شدن اقتصاد دو کشور این اتفاق نیفتاده، یعنی امروز بازرگان هم چنان شاهدست که یک سری سلسله مشکلات برای رفت و آمد به چین دارد.
بازرگان چین و مردم چین یک سری مشکلات برای تردد به ایران دارند، از زبان گرفته، مشکل غذا گرفته، مشکل توجیح گرفته، بسیاری از مسائل و مشکلات وجود دارد. برای بازرگانان ایرانی مشکلات بیشتر است. مشکل بانکی، مشکل حساب، مشکل گمرکی، مشکل زبان و مشکل ارتباط دارد. بنابراین ما از نظر نرم افزاری توسعه پیدا نکرده ایم. این همایش و این نشست ها باید کمک کند که ما سعی کنیم در این نشست یک بخش را برای پرسش و پاسخ بگذاریم. تلاش کنیم که از بعد نرم افزاری هم در کنار بعد سخت افزاری ما بتوانیم روابط را توسعه دهیم و رشد و توسعه ی مناسبات تواماً باشد. بخش دیگر مسأله چشم انداز است: چشم انداز چیست؟ چشم انداز یعنی پیش بینی آینده ی قابل تحقق. فرق چشم انداز با آرزو و آمال در همین نقطه است که چشم انداز یا ویژن هدف بلند مدت قابل تحقق است.
بنابراین ما امروز در اینجا دور هم جمع شدیم که راجع به مسأله چشم انداز توسعه روابط ایران و چین بحث کنیم. یعنی هم باید از بعد آینده ی قابل تحقق حرف بزنیم، و هم باید از نرم افزاری و سخت افزاری صحبت کنیم. و روابط سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را متوازن کنیم. من خواهشم از عزیزانی که می خواهند صحبت کنند این است که این نکات را حتماً مدنظر داشته باشند. در کنار این قضیه ما چند فرصت بین ایران و چین داریم. منظور از فرصت ها تقییراتی است مه از نظر کیفی در جامعه ی چین و در جامعه ی ایران اتفاق افتاده است. جامعه ی چین با توسعه ی همه جانبه و درهای باز اقتصادی وارد یک سلسه مسئولیت پذیری در سطح آسیا و در سطح جهان شده، و اگر به آخرین کنگره های حزب کمنیسم توجه کنیم و سخنانی که جناب آقای شی ژین پی در مدرسه ی حزبی داشتند و در کنگره ی آخر حزب کمنیسم که چین به دنبال مسئولیت پذیری در نظم نوین جهان است، به دنبال نقش گرفتن است. این نقش گرفتن فقط از نظر سیاسی نیست، از نظر اقتصادی هم است، از نظر فرهنگی هم است و هم از نظر نرم افزاری هم است. این یک تحول در چین است. از طرفی در ایران هم امروز به عنوان یک قدرت منطقه ای در غرب آسیا در موقعیتی قرار گرفته که هیچ تصمیمی در غرب آسیا و در منطقه ی خاورمیانه و در خلیج فارس بدون حضور، موافقت و تعیین کنندگی ایران قابل پیاده کردن نیست. هرکس هر تصمیمی با هر وضعیتی در منطقه ی غرب آسیا بگیرد، در خاورمیانه در بخش نفتی، در بخش اقتصادی، در بخش سیاسی و در بعد دفاعی و امنیتی حتماً باید با ایران به تفاهم برسد. و ایران امروز قابل در نظر گرفته شدن نیست، لذا دو سوی آسیا، غرب آسیا، ایران و شرق آسیا از بعد استراتژیک باید تلاش کننده برای یک هویت نوین آسیایی که بتواند در قالب های لازم پیاده شود. این قالب ها چیست؟
۱- جاده نوین ابریشم؛ طرح یک کمربند یک راه
۲- در همکاری های اوراسیا بین ایران و چین، روسیه و کشورهای آسیای میانه است.
۳- نقش گرفتن دو طرف در اجلاس همکاری های آسیایی، یعنی بآوو است. بآوو یک روستای کوچکی است در منطقه- ی های نان چین که هرساله یک اجلاس اقتصادی با رهبران قدیمی و رهبران جدید جهان شکل میگیرد و برای مسائل اقتصادی به عنوان پارلمان بخش خصوصی اقتصادی در آسیا عمل می کنند. بازرگانان ما باید وارد این نوع مباحث شوند و در ارتباط با چین نهم اینکه به دنبال این باشند که تمام توانشان را بگذارند که یا بروند گوانجو یا بروند ایوو و سعی کنند چند کانتینر از اجناس بونجلی که برگشتی است، وارد کشور کنند و بعد مرتباً گفته شود که کالای چینی کیفیت ندارد. کالای چینی دست کم در چهار سطح تولید می شود. سطح A B C D اگر شما رفتید و کالای درجه ی چهار که خیلی از آن ها استوک است و برگشتی است را وارد کشور کردید، این آقای استاندارد چه کار کند که بتواند این کالاها وارد کشور نشود؟ گمرک باید چه کار کند؟ بخش دولتی باید چه کار کند؟ اصلاً دولت چین باید چه کند؟ بنابراین من بازرگان و شمای بازرگان در این نشست که دور هم هستیم باید تصمیم بگیریم که اگر می رویم تکنولوژی از کشور چین وارد کنیم، تکنولوژی قابل رقابت با سایر رقبا باشد، خواهش من این است که برویم دنبال وضعیت های رقابتی اقتصاد در چین، نه اینکه فقط به دنبال قیمت پایین تر و کیفیت افت کرده تر باشیم. لذا یکی از راهکارهایی که می تواند کمک کند به توسعه یمناسبات اقتصاد ایران و چین در قالب هایی که عرض کردم، تقویت ارتباطات مردمی و دیپلماسی عمومی است. یعنی ما به انجمن های دوستی دو کشور نقش بدهیم. انجمن دوستی ایران و چین، انجمن دوستی چین با ایران و انجمن دوستی چین با سایر کشورها. نقش بدهیم به گردشگری تخصصی و بازرگانی و اقتصادی. نقش بدهیم به ورزش و هنر و سینما و سایر عرصه های هنری. این ها بیاید، گردشگری هم بیاید کمک کند به روابط بنگاهی و اقتصادی بین دو کشور.
منبع: سخنرانی آقای دکتر وردی نژاد در همایش چینیران